از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست

 

از شمع رخت محفلش افروختنی نیست

 

در طوف حریمش ز فنا جامه احرام

 

کردیم که این جامه به تن دوختنی نیست

 

گرد آمده از نیستی این مزرعه را بـرگ

 

ای برق مزن خرمن ما سوختنی نیست

 

گوینـد که درخانه دل هست چـراغـی

 

افــروخته کاندر حـرم افروختنی نیست

 

یکدانه اشک است روان بـر رخ زرین

 

سیم و زر ما شکر که اندوختنی نیست


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

چکاوک خیال فرش دستباف موتور ایمپلنت مهندسی برق قدرت گناوه موزیک zaban از نو برایت مینویسمـ ... Lorenzo اخبار کره نقد فیلم